loading...
سرگرمی و تفریحی
مطالب جالب بیاتوایرونی
h.far بازدید : 22 جمعه 11 مرداد 1392 نظرات (0)

اومده بود مرخصي بگيره، يه نگاهي بهش کرد، گفت: ميخواي بري ازدواج کني؟

گفت: بله ميخوام برم خواستگاري.

-: خب بيا خواهر منو بگير!

گفت: جدي ميگي آقا مهدي؟؟!!

-: به خانوادت بگو برن ببينن اگر پسنديدن بيا مرخصي بگير برو!

اون بنده خدا هم خوشحال دويده بود مخابرات تماس گرفته بود!

به خانوادش گفته بود: فرمانده ي لشکرمون گفته بيا خواهر منو بگير،

زود بريد خواستگاريش خبرشو به من بديد!

بچه هاي مخابرات مرده بودن از خنده!

پرسيده بود: چرا ميخنديد؟ خودش گفت بيا خواستگاري خواهر من!

گفته بودن: بنده خدا آقا مهدي سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن ، يکيشونم يکي دوماهشه!!


"ازکتاب: ستاره ي دنباله دار(روايتي از زندگي سردارسرلشکرشهيدمهدي زين الدين)"

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بزرگترین سایت تفریحی سرگرمی ایرونی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1193
  • کل نظرات : 68
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 24
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 54
  • بازدید امروز : 124
  • باردید دیروز : 94
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 516
  • بازدید ماه : 1,942
  • بازدید سال : 11,031
  • بازدید کلی : 743,149
  • کدهای اختصاصی
    جدول لیگ برترفوتبال ایران
    گالری بیاتوایرونی